حضور چشمگیر زنان محلی در بازار ساحلی جزیره هنگام
زنان جزیره حضوری موثر در تمامی بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزیره هنگام دارند.
با ورود به جزیره هنگام استان هرمزگان ایران، یکی از اولین چیزهایی که توجه هر بازدید کننده ای را جلب میکند، حضور چشمگیر زنان محلی در بازار ساحلی است. با کمی گشت و گذار در جزیره مشخص میشود که زنان جزیره حضوری موثر در تمامی بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزیره هنگام دارند.
سطلش را برداشته است، ابتدای مسیر ایستاده و منتظر است تا یکی از اهالی جزیره با موتور رد شود و او را هم با خود به ساحل ببرد، ساحلی که صدفهای زیادی دارد و میتواند بین آنها بگردد و زیباترینشان را برای فروش انتخاب کند. با اینکه کارش به محیط زیست آسیب میزند و هر از گاهی با برخورد محیط بان جزیره روبهرو میشود اما خاله حوا میگوید: اقتصاد خانهام از این راه میگذرد.
در ساحل توریستی جزیره هنگام، ردیف به ردیف غرفههای سیمانی ساخته شده است که با تمام ناموزونی، گردشگرانی که با قایق به جزیره آمدهاند را به خود جذب میکند. غرفههای مختلفی از رنگ حنا و صدف فروشی گرفته تا پخت غذاهای محلی و فروش لباسهای سنتی. اینجا همه فروشندگان و میزبانان زن هستند. پشت دخل هر غرفه زنی با لباس محلی نشسته است و چشم انتظار است دریا آرام بگیرد و گردشگران پا به جزیره بگذارند.
حوا اربابی، 58 سال سن دارد و به خاله حوا معروف است. او سالهاست در غرفهاش با صدف لوازم تزئینی درست میکند و به گردشگران میفروشد. زمانی هم که فصل سفر نباشد، قایقش را برمیدارد و به دریا میزند و ماهیگیری میکند. او میگوید: بیشتر از 35 سال پیش همسرم فوت کرد و من تنها نان آور خانه شدم. برای گذران زندگی خودم و فرزندانم ماهیگیری میکنم و در غرفهام هم صدفهایی که تبدیل به زیورآلات کردهام میفروشم. بقیه زنهای جزیره هم شغلشان همین است. یا غرفهدار هستند و کار گردشگری میکنند و یا خیاطی. در فصل تابستان هم بیشتر زنان جزیره برای صیادی به دریا میروند.
خاله حوا معتقد است که اقتصاد این جزیره در دست زنان است. او توضیح میدهد: مردان جزیره به زنان آزادی عمل دادهاند و به همین دلیل مدیریت بسیاری از کارها در جزیره با زنان است. بسیاری از تصمیمگیریها را زنان انجام میدهند. مثلا در این بازار ساحلی وقتی زنان کار میکنند و شاغل هستند، طبیعی است که خودشان هم تصمیم گیری کنند و زنان نظر بدهند.
در جزیره هنگام مردان بیشتر به کار گردشگری و حمل و نقل مسافران با موتورهای سه چرخ مشغول هستند و آنها هم در فصل گرما که مسافر نمیآید برای صید ماهی به دریا میروند.
باد در لابهلای صدفهایی که ریسه شدهاند میپیچد و موسیقی متنی برای فضای ساحل ایجاد کرده است. خاله حوا در حال حرف زدن، با سوزن صدفهایی را که به تازگی جمع کرده، سوراخ میکند تا گردنبند درست کند. او میگوید: در این جزیره بیکار نداریم. جوانانمان جزیره را دوست دارند و مگر با شخصی خارج از جزیره ازدواج کنند که از اینجا بروند وگرنه به دلیل حضور گردشگران، همه اینجا درآمد دارند.
به گفته خاله حوا، همه اهالی این جزیره با یکدیگر قوم و خویش هستند. زنان در فصولی که مسافر به جزیره میآید، صبح به صبح به غرفههایشان میروند و منتظر قایقهایی میشوند که مسافران را از اسکله قشم به هنگام منتقل میکنند. اما اگر روزی دریا طوفانی باشد، به کارهای خانهشان میرسند.
جزیره کوچک هنگام تنها حدود دو هزار و پانصد نفر جمعیت دارد. حتی یک شعبه بانک نیز در این جزیره وجود ندارد و دانش آموزانش از داشتن دبیرستان محروم هستند، اما برخلاف فرهنگ مردسالارانه مناطق اطراف خود، حضور زنان را به صورت چشمگیر در جامعه و اجتماعشان میتوان دید. زنان و مردانی که دوشادوش هم کار میکنند، درآمد دارند و تلاش میکنند تا فرهنگ و آداب و رسوم جزیرهشان را به گردشگرانی که از راه دور آمدهاند بشناسانند.