آیا مناقشه ایران و اسرائیل چیزی فراتر از اقدامات نظامی سطحی است
روابط پرتنش آمریکا با ایران و حمایت این کشور از اسرائیل، همچنین سیاستهای منطقهای روسیه و چین ماهیت چندبعدی این درگیری را آشکار می کند
حمله اخیر ایران به اسرائیل، بار دیگر منطقه را به کانون تنش تبدیل کرد. در واقع تنش بین ایران و اسرائیل ساختار عمیق و پیچیده ای دارد که بر دینامیکهای قدرت جهانی، بی ثباتی منطقهای و دیپلماسی بینالمللی تاثیر میگذارد. بنابراین ارزیابی این درگیری تنها از بعد نظامی ناکافی است.
حمله ایران به کنسولگری اسرائیل و اقدامات تلافی جویانه متعاقب آن صرفاً درگیری مستقیم بین دو کشور نیست بلکه بخشی از سناریویی است که در بعدی وسیعتر خیلی از کشورها و حتی قدرتهای بزرگ جهانی را درگیر میکند. روابط پرتنش آمریکا با ایران و حمایت این کشور از اسرائیل، همچنین سیاستهای منطقهای روسیه و چین ماهیت چندبعدی این درگیری را آشکار می کند.
تاکتیکها و راهبردهای نظامی استفاده شده توسط ایران علیه اسرائیل در اصل هدف تقویت جایگاه این کشور در موازنه قدرت در منطقه را دنبال میکند. حملات هماهنگ و حساب شده نه تنها بر اهمیت ایران به عنوان یک قدرت نظامی بلکه به عنوان یک بازیگر استراتژیک نیز تأکید می کند.
عملیات تلافیجویانه ایران با نام «عملیات وعده صادق» چالش بزرگی برای سامانههای پدافند هوایی اسرائیل محسوب میشود. اگرچه سامانههای دفاعی اسرائیل مانند گنبد آهنین دفاع نسبتاً موفقی در برابر حملات موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین ایران ارائه کردند، اما این بدان معنا نیست که اسرائیل همیشه در این زمینه در موقعیت برتر خواهد بود. این واقعیت که حمله از نظر اقتصادی به صرفهتر اما دفاع پرهزینه است، در دراز مدت پایداری جنگ را به یک مشکل حیاتی برای اسرائیل تبدیل کرده است. بنابراین، ظرفیت تهاجمی ایران همچنان تهدیدی برای اسرائیل و متحدانش به شمار میرود. از سوی دیگر، به نظر می رسد اظهارات حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، الگوی سنتی درگیری نظامی اسرائیل و ایران را تغییر داده است. سلامی با تاکید بر اینکه ایران با عملیات تلافی جویانه خود علیه اسرائیل موازنه جدیدی ایجاد کرد، تصریح کرد که در چارچوب این موازنه جدید، از این پس حملات اسرائیل به منافع، داراییها، پرسنل و شهروندان ایران مستقیماً از خاک ایران پاسخ داده خواهد شد.
واکنش اسرائیل به این حمله نیز نشان داد که این کشور در عرصه بینالمللی نمیتواند به تنهایی عمل کند. حضور و حمایت آمریکا در منطقه نقش تعیین کنندهای در فرآیندهای تصمیم گیری اسرائیل دارد. این وضعیت همچنین وابستگی اسرائیل به دیپلماسی بینالمللی را در شکلدهی سیاستهای امنیتی منطقهای آشکار میکند. این درگیری همچنین تحرکات سیاسی مختلفی را در اسرائیل برانگیخت. سیاستهای امنیتی دولت نتانیاهو هم در داخل و هم در خارج از این کشور با انتقاداتی مواجه شد و ثابت شد که این سیاستها پایدار نیست. افکار عمومی اسرائیل نیز در مورد نحوه مدیریت این بحران توسط دولت نیز دچار اختلاف نظر شد. در حالی که برخی معتقدند باید پاسخ سختتری به ایران داد، برخی دیگر به خطرات احتمالی یک جنگ تمام عیار اشاره میکنند.
این حمله از چشمانداز ایران نیز نه تنها به عنوان یک نمایش قدرت، بلکه به عنوان یک محاسبه استراتژیک محسوب میشود. ایران با این انجام حملات نه تنها به اسرائیل بلکه به رقبای خود در منطقه و جهان پیام داد که هدفش حفظ منافع امنیت ملی و تقویت بازدارندگی منطقهای خود است. حملات ایران که عمدا زیرساختهای نظامی و غیرنظامی اسرائیل را مورد هدف قرار داد، شاخصی از توان نظامی و عزم ایران محسوب میشود. ایران با این اقدامات قصد دارد قدرت بازدارندگی خود نزد بازیگران منطقهای و جهانی را افزایش دهد و در عین حال جایگاه خود در سیاست داخلی را تقویت کند. زیرا دولت ایران با گفتمان پاسداری از عزت و استقلال ملی به دنبال جلب حمایت در سطح داخلی و نیز در سطح منطقهای است.
تنش و درگیری بین ایران و اسرائیل بر روابط اسرائیل با جهان عرب نیز تأثیر می گذارد. اسرائیل در حالی که از یکسو به حملات ایران پاسخ میدهد، از سوی دیگر نیز احساس میکند که باید اتحاد خود را با کشورهای عربی حفظ کند. این امر به یک اقدام حیاتی ایجاد موازنه برای اسرائیل از نظر اهداف استراتژیک و اتحادهای بلندمدت در منطقه تبدیل شده است.
یکی دیگر از ابعاد مهم این درگیری، سیاست داخلی و افکار عمومی ایران است. دولت ایران برای تقویت عزت و امنیت ملی به سیاستهای خارجی و اقدامات نظامی متوسل میشود. این امر سبب میشود تا هم موقعیت حاکمان این کشور در سطح داخلی تقویت شود و هم پیامهای بازدارندگی و اقتدار ملی به دیگر کشورها و عرصههای بینالمللی ارسال گردد.
در نهایت، مناقشه ایران و اسرائیل چیزی فراتر از اقدامات نظامی سطحی است. این وضعیت همچنان به عنوان یک درگیری پویا و چند بعدی باقی خواهد ماند و روابط سیاسی، دیپلماسی و سیاستهای امنیتی بین قدرتهای منطقهای و جهانی را عمیقا تحت تاثیر قرار خواهد داد. جامعه بینالملل باید مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرد و رویکردهای راهحلمحور را توسعه دهد و بر این امر واقف باشد که این گونه درگیریها نه تنها بر صلح و امنیت منطقهای بلکه بر صلح و امنیت جهانی تأثیرات مهمی دارد. درگیری مداوم بین ایران و اسرائیل، دیگر بازیگران منطقهای و قدرتهای بزرگ را گرد هم میآورد تا اتحادهای جدیدی را حول منافع مشترک و متفاوت تشکیل دهند. این اتحادها میتوانند مسیر مناقشه و پیامدهای آن را در سیاست بینالملل شکل دهند.
نویسنده: پروفسور دکتر مراد یئشیلتاش مدیر تحقیقات امنیتی بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیه
مترجم: فریبا اوغوز