هومر و حماسههای جاویدان این شاعر نامدار آناتولی
ایلیاد و ادیسه دو شاهکار ادبی هومر که بعنوان اولین متون کتبی ادبیات غرب بشمار میروند
آنتیگونه، پرومتئوس ، شاه ایدیپوس و الکترا تنها برخی از نمایشنامههای فراموشنشدنی است که سوژه خود را از تاتر قدیم یونان الهام گرفتند. فراموشنشدنی میگوئیم زیرا پایه و اساس تاتر امروزی را تحت تاثیر قرار دادند. تاتر که با آیینهای دینی و تقلید طبیعت پا به عرصه وجود نهاد، در یونان عتیق که ساختار افکار و اندیشهها دستخوش تغییر گردید، هویت متفاوتی بخود گرفت. در این دوره دیگر از واژههای هنر سخن به میان آمده و زیباییشناسی، احساسات و آموزش جامعه در اولویت قرار گرفت. اساس تاتر امروزی را نمایشنامههای یونان قدیم تشکیل میدهد. در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا کدامیک از آثار موجب هموارسازی راه ترویج نمیشنامهنویسی و غیرقابلانصراف شدن آن در طول قرون متمادی شدهاست؟ ایلیاد و ادیسه دو شاهکار حماسی متعلق به هومر شاعر نامی بعنوان اولین متون ادبیات غرب تلقی میشوند.
آثار حماسی ایلیاد و ادیسه نه تنها در ادبیات یونان بلکه در ادبیات جهان از جایگاه بسیار مهمی برخودار هستند. این دو اثر حماسی بعنوان آثار مافوق زمان تلقی میشوند. زیرا حتی اگر از تاریخ نوشته شدن آنها قرون متمادی هم گذشته باشد، در هر عصری قابل خواندن بوده، خوانده شده و احساسات غیرقابل تغییر بشر با زبانی ساده و قابل فهم در قالب شعر نقل میشود. این اشعار معروف حماسی که توسط هومر شاعر نگاشته شده، بصورت جز لاینفک فرهنگ یونان در آمده و حتی در مدارس یونان قدیم بعنوان درس تدریس گردیدند. ایلیاد و ادیسه تنها اثری نمونه و سرمشق در نمایشنامههای یونان نبوده بلکه در عینحال بعنوان پیشگام جریان سیال ذهن تلقی میشوند. هر دو اثر حماسی نیز از 16 هزار بیت و 24 بخش متشکل است. حماسه ایلیارد نام خود را از شهر عتیق تروا گرفته است. از قلعه داخلی تروا یعنی اولین و قدیمیترین مرکز مسکونی شهر با نام ایلیون یاد شده و جنگ افسانهای تروا مضمون آن بود. جنگ تروا، نبردی است که بدرستی معلوم نمیباشد که آیا واقعی بوده یا اینکه یک داستان میتولوژیک است. زیرا هومر این جنگ مملو از خدایان و قهرمانان شکستناپذیر را با زبانی حماسی و داستانگونه نقل کردهاست. در اصل هومر در ایلیاد تمامی وقایع جنگ را به قلم نگرفته و تنها 51 روز این نبرد ده ساله را نقل کردهاست. خلاصه این داستان از این قرار است: وقتیکه پاریس شاهزاده تروا ، هلن، زن زیبای منلاوس را ربود، جنگ تروا شروع شد. در این جنگ چندین دولت شهر یونان با نیروهای نظامی خود شرکت کردند. آشیل نیز در بین شرکتکنندگان در جنگ قرار داشت. آشیل با قدرت و شجاعت خود شخصیتی بسیار مهم بود ولی بخاطر آگاممنون سرفرمانده ارتش یونان جبهه نبرد را رها کرد. در محاصره تروا که ده سال طول کشید، دو طرف نیز متحمل تلفات سنگینی شده ولی نتوانستند یکدیگر را شکست دهند. در ارتش یونان ضعف روحیه حکمفرما شده و یونان در صدد عقبنشینی بر آمد. هکتور بردار پاریس تروایی برای پایان این نبرد طولانی پیشنهادی مطرح کرده و گفت: حال که علت آغاز نبرد ربودن هلن، همسر پادشاه منلاوس است، پس اختلاف نیز با نبرد پاریس و منلاوس قابل حل خواهد بود. منلاوس و پاریس این پیشنهاد را مناسب و منطقی تلقی کرده و برای جنگیدن آماده شدند. آفرودیت که در حادثه ربودن هلن زیبا دست داشت، درست لحظهای که پاریس در حال شکست بود، او را از میدان نبرد ربوده و از مرگ نجات داد. جنگ بین ارتش دو طرف دوباره آغاز شده و اینبار خدایان وارد جنگ شده و طرف میگیرند. زئوس خدای خدایان از هکتور یعنی اهالی تروا طرفداری میکند. ولی هکتور، با کشتن بهترین دوست آشیل مرتکب اشتباه بزرگی گردید. آشیل که از خشم و عصبانیت دیوانه شدهبود، دوباره وارد نبرد گردید. آشیل با سلاحهای الهی با هکتور جنگیده و او را کشت. مرگ هکتور قهرمان مردم تروا و خانوادهاش را غرق در غم و اندوه میکند. آشیل جسد هکتور را سه بار در اطراف تروا گردانده و بالاخره آن را به پدرش تحویل میدهد. حماسه ایلیاد با این صحنه به پایان رسیده و یونانیان برنده جنگ اعلام میشوند.
ایلیاد در اصل نه جنگ تروا بلکه حماسه آشیل است. ادیسه دومین حماسه نیز در ماهیت ادامه آن است. هومر در این اشعار حماسی سفر ادیسه جنگجوی قهرمان، شجاع و بیباک جنگ تروا به زادگاهش ایتاکا را نقل میکند. در ایلیاد خدایان و نیمه خدایان در اولویت بوده و طرز بیان افسانهای و میتولوژیکی دارد. حال آنکه اودیسه داستان یک نفر است. در این اثر سفر بازگشت ده سالها ادیسه به خانه و ماجرای زندگی او از زبان یک نفر نقل شده و اینبار خدایان در جریان کار نیستند. در ایلیاد رویدادها دنبالهدار بوده ولی در ادیسه، خاطرات، بازگشتها و جهش بسوی آینده مورد بحث است.
هومر که این آثار جاویدان و مافوق زمان را به قلم گرفته، بعنوان بزرگترین شاعر عهد عتیق تلقی شده و مهمترین و شاید هم اولین هنرمندی است که ادبیات غرب را تحت تاثیر قرار دادهاست. هومر از نظر میتولوژی کلاسیک نیز بسیار ارزشمند است زیرا خدایان یونان و وظایف آنها برای اولین بار از سوی وی تعریف و تشریح شدهاست. جواد شاکر کاباآغاچلی و یا ماهیگیر هالی کارناس میگوید: هومر که به میتولوژی یونان و در نتیجه فرهنگ هلن خدمات ارزنده و مهمی ارائه کرده، اهل آناتولی است. در خصوص زندگی هومر صاحب اطلاعات کمی هستیم. رودوس، آتن، سالامیس، جزیره سقز و ازمیر در بین شهرهایی هستند که ادعا میشود، هومر احتمالا در یکی از آنها زاده شده است. اگرچه کارشناسان پیرامون محل تولد هومر نظر قطعی خود را بیان نکردند ولی احتمال تولد این شاعر نامی در " Smyrna " شهر ازمیر امروزی بیشتر به نظر میرسد. البته برخی از کارشناسان نیز ادعا میکنند که شخصی بنام هومر وجود ندارد. بدین گونه که آثار ایلیاد و ادیسه وجود داشته و حقیقی هستند ولی از سوی کسی نوشته نشدهاند. برخیها نیز میگویند: کلیه اشعار حماسی بنام اشعار هومر معروف بوده و نویسندهای که کلیه این اشعار را برای اولین بار نوشته، هومر نام داشت. گروهی از کارشناسان بر این نظرند، ایلیاد و ادیسه از نظر اسلوب نگارش آنچنان متفاوت هستند که نمیتوان گفت از سوی تنها یک نفر به قلم گرفته شده باشند. بیش از دویست سال است که کارشناسان در این خصوص مطالعه و تحقیقاتی انجام میدهند. به گونهای که حتی این وضعیت مطالعه و تحقیق و تفحص را بعنوان مسئله هومر نامگذاری کردند. شاید هم حقیقتا شخصی بنام هومر زندگی نکردهاست. شاید هم این آثار که تمدن ما را تحت تاثیر قرار داده، بعنوان ادامه سنت شفاهی از سوی هومر جمعآوری شده و یا بعنوان ساخته وی تلقی شدهاند. علیرغم وجود ابهامات در مورد هومر در جهان علم، برای ما بعنوان یکی از بزرگترین شاعران آناتولی بشمار میرود. هرودوت پدر تاریخ می گوید که هومر خدایان را به یونانیان یاد دادهاست. افلاطون نیز از نظریه مشابهی پیروی کرده و ضمن توصیف هومر بعنوان " شاعری که یونان را تعلیم داد می گوید: هومر پدر کلیه اعتقادات در جهان یونان است و هر چه در این جهان بر زبان آورده شده، با او بر زبانها جاری شدهاست. هومر خالق آثار اصلی در بسیاری از عرصه ها در عهد عتیق از پزشکی گرفته تا حقوق و از دین گرفته تا سیاست بود. اسکندر کبیر می گوید: با خواندن آثار هومر از نظر نظامی چیزهای زیادی یاد گرفته و حتی روایت میشود که زیر بالش وی همیشه اثر ایلیاد هومر وجود داشته است. هاینریش شلیمان که حماسه ایلیاد را بعنوان راهنمایی برای خود بر گزیده بود، شهر عتیق تروا را کشف کرد. بگذریم از فرضیه های مربوط به اینکه آیا هومر واقعا وجود داشته است یا خیر؟ تاثیر آن آثار بی نظیر و پراحتشام بر تاریخ بشر غیر قابل انکار است.